بالاخره یک شب
شیطان به تختخواب هر کس می آید. زمانش معلوم نیست. اینکه چرا همین الان نمی آید را
هم نمی دانم. قرار نیست که من از کار شیطان سر در بیاورم . دیر یا زود ولی می آید.
می آید و یک لذت بزرگ را به ما هدیه می کند. بهترین چیزی که تا به حال تجربه کرده
ایم. در عوض چه می خواهد؟ هیچی! یعنی تا جایی که من می دانم هیچی. شیطان پارسال به
تختخواب من آمد و بزرگترین لذت زندگی ام را به من هدیه کرد. و من که می دانستم
شیطان آنقدر ها هم که می گویند بد نیست، دو دستی هدیه اش را قاپ زدم... الان که با
شما حرف می زنم، مدت هاست که از آن شب گذشته. و من بارها خواب دیده ام که شیطان
دوباره به تختم می آید. خیلی وقت ها راضی می شوم که فقط قطره ای از آن لذت را
بچشم. ولی دریغ که شیطان فقط یک بار به تختواب هر کس می آید.

don't stop now ...
ReplyDelete